الیساجونمالیساجونم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
هلیا عسلمهلیا عسلم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

فرشته ها

دختر کو ندارد نشان از مادر.......

الیسای عزیزم  مدتی که به عروسک خودش " اولی" زیادی بها میده و مسئولیت های زیادی را در قبال این عروسک خوشکل بر عهده گرفته قبلا فقط عروسکش را دوست داشت و همه جا باهاش بود اما این روزها مادری سرمشق خوبی واسه الیسا بوده  و الیسا  علاوه بر اینکه شب ها  اولی را پیش خودش می خواباند  روزها هم  در فکر خدمت رسانی به اولی خانوم است.  حتی از بابا خواسته که اولی را با خودشون ببرند حمام و حسابی اولی را شستند و تمیز کردند  اولی خانوم نه تنها اخیرا در همه مهمانی ها و پارک رفتن ها همراه ماست بلکه توی عروسی هستی جون هم  شرکت داشته  و وقتی با اعتراض ما روبرو شد الیسا خانومی  گفته " خوب...
21 شهريور 1392

روزهای خوب

بعد از مد تها که توی کل فامیل ما عروسی درکار نبود از قدوم دخملی ما چندین عروسی پشت سر هم سر گرفت و  این چند وقت تمام آخر هفته ها را عروسی بودیم بگذریم از اینکه با دو تا بچه  چقدر عروسی رفتن و خوش گذروندن توی عروسی می تونه سخت باشه  اما خوشحالم که بالاخره  جوان های فامیل هم سر و سامان گرفتند و به خونه بختشون رفتند  و جا داره همین جا مجددا ازدواج های فرخنده اشون را تبریک بگویم هلیا که فعلا از عروسی به جز سرو صدای زیاد و مزاحمت برای خوابش چیزی نمی فهمه  اما الیسا خانومی بالاخره معنای رقص واقعی  را فهمید  تا به الان تنها تصوری که از رقص داشت بالا و پایین پریدن بوده که توی مهد کودک یاد گرفته بود و هر ...
20 شهريور 1392

روزتون مبارک فرشته های زمینی

دختر های نازم عزیزان دلم روزتون مبارک چه زیباست که در تقویم  یه روز زیبا را با نام روز دختر مزین نموده اند.     این روز زیبا را به  همه دوست اینترنتی های الیسا و هلیا تبریک می گویم هلیا عزیز. الیسا وروجک نازنینم . کیمیای دوست داشتنی . ریحانه خانوم. نیایش و نازنین خانوم. الیسا موثق پور. الینا عزیزم. آویسا جیگر .نیکا و نیلا وقلو های دوست داشتنی. انیل خانومی کوچمولو. رومینا . ستاره و ساغر عزیزم و.... ...
16 شهريور 1392

دو ماهگی هلیا

  هلیای عزیزم  دختر گمپ گلم دو ماه از میلادت گذشت  و فردا 2 ماهگیت تمام میشه این دو ماه هم به خوبی و خوشی گذشت یک سری سختی ها بود  اما فدای سرت دخمل نازنینم کدوم مادری یادش می مونه سختی ها و محدودیت های بزرگ کردن تکه های وجودش را  مطمئن هستم توی این مدت دو ماه کسی که بیشتر از همه اذیت شد الیسا بود که هم باید خودش را با شرایط جدید وفق می داده و هم اینکه به هر حال  مجبور  به تحمل محدودیت هایی  بوده اگر چه این دو ماه را مهد نرفته و دیگه مجبور نبوده ساعت 7 از خواب بیدار بشه و اینکه می تونسته تمام مدت را پیش مامان توی خونه بمونه و این به زعم من واسه دخملی خیلی موقعیت خوبی بوده  بخصوص اینکه هلیا ع...
12 شهريور 1392

باب اسفنجی

الیسا خانومی  اخیرا عاشق یه کارتن زیبا شده به نام باب اسفنجی    الیسای گلم که به بالا و پائین پریدن توی کل فامیل معروفه و کلا به غیر از  زمان دیدن کارتن همیشه داره ورجه  و روجه میکنه  موقع دیدن این کارتن پلک هم نمی زنه   و از اونجا که کارتن باب اسفنجی از شبکه پویا بلافاصله بعد از اذان ظهر و اذان مغرب پخش میشه الیسا خانوم کل روز را منتظر شنیدن اذان هست تا بلافاصله بعد از اون بشینه و باب اسفنجی نگاه کنه این زمان ها تنها فرصتی هست که میشه بدون کلنجار رفتن با الیسا ازش تند تند عکس گرفت فکر میکنم که نیمی از علاقه الیسا به باب اسفنجی به خاطر رنگ زرد این اسفنج دریایی باشه  قبلا هم  الی...
9 شهريور 1392

تو کاری با دلم کردی.....

  تو کاری با دلم کردی           که فکرش هم نمی کردم هلیای عزیزم از وقتی اومدی هم دلمو زیر رو کردی و هم مجبور به انجام کارهایی که هیچ گاه به مخیله ام هم نمی رسید که بتونم این کارها را انجام بدهم به قول مریم جون از دوستان خوبم که خودمون هم نمیفهمیم که چطور به انجامش رسوندیم تا به حال فکر نمیکردم که هم زمان با شیر  دادن به هلیا بتونم به الیسا صبحانه بدهم و اون هم لقمه  واسش بگیرم و بگذارم توی دهنش و خودم هم در کنار این دو تا فرشته صبحانه بخورم و چای بنوشم  اما وقتی احساس می کنی که دیر از خواب بیدار شدی و وقت نداری هر کدام از این مراسم صبحانه خوردن و شیر دادن را تک تک انجام دهی مجبوری که همه را ...
3 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فرشته ها می باشد